چون که من اینجا بودم.

روزهایی که نوشتم.

چون که من اینجا بودم.

روزهایی که نوشتم.

برای اینکه خوابی دیدم

من خوابی دیدم.در آن خواب یک سال زندگی کردم.در آن خواب تو بودی.همانطور که در بیداری‌ام هستی.تنها با یک تفاوت، تو دوستم داشتی و من هم دوستت داشتم.

عجیب است.در بیداری ما دو غریبه‌ای آشناییم که گاهی نگاهمان در هم‌ گره می‌خورد و در دنیای خواب ما هم دیگر را دوست داشتیم.

بعد از بیداری طول کشید تا به خاطر بیاورم دنیای واقعی کدام است.در خواب و بیداری دست و پا می‌زدم و گیج بودم.

در آخر با تلخی به خاطر آوردم.واقعیت دنیایی‌ست که نه تو مرا دوست داری و نه من تو را.

و چه حیف.

  • آناهیتا سلوط

نظرات  (۱)

  • صادق علیخانی
  • سلام 

    وبلاگ زیبا و خوبی دارید.
    خوشحال میشم به وبلاگ من هم سر بزنید

     

    با افتخار وبلاگتون رو دنبال میکنم 

    خوشحال میشم شماهم اینکارو انجام بدین
     

    http://alikhani98.ir

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی